">
تلویزیون چکاد

آیا توقف انتحاری به معنای امنیت سراسری در افغانستان است؟

51

از زمان به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان، این گروه مدعی برقراری امنیت در کشور بوده است. اما آیا واقعا می‌توان گفت که افغانستان امروز امن است؟ طالبان با تمرکز بر کاهش درگیری‌های مسلحانه و حملات انتحاری، ادعا می‌کند که امنیت را به کشور بازگردانده است. اما این دیدگاه، تنها بعد نظامی امنیت را در نظر می‌گیرد و از سایر جنبه‌های حیاتی امنیت انسانی غافل است.

واقعیت این است که امنیت مفهومی چندبعدی است که شامل امنیت اقتصادی، غذایی، بهداشتی، زیست‌محیطی، شخصی، اجتماعی و سیاسی نیز می‌شود. با نگاهی عمیق‌تر به وضعیت جاری در افغانستان، می‌توان دریافت که در بسیاری از این ابعاد، نه تنها امنیت تامین نشده، بلکه ناامنی تشدید شده است.

از محدودیت‌های شدید حقوق زنان و اقلیت‌ها گرفته تا بحران اقتصادی و غذایی، از سرکوب آزادی‌های مدنی تا افت شدید شاخص‌های فرهنگی و آموزشی، همه نشان از وجود ناامنی گسترده در لایه‌های مختلف جامعه افغانستان دارد.

در این تحلیل به بررسی دقیق‌تر ابعاد مختلف ناامنی در افغانستان می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که چگونه رویکرد تک‌بعدی طالبان به مقوله امنیت، نه تنها نتوانسته امنیت واقعی را برای مردم کشورمان به ارمغان آورد، بلکه در بسیاری موارد منجر به تشدید ناامنی در ابعاد مختلف زندگی شهروندان شده است.

ابعاد ناامنی و غفلت طالبان از امنیت واقعی

ناامنی در کشور امروز ما چهره‌ای چندبعدی دارد که فراتر از مسائل صرفا نظامی است. در بعد سیاسی، عدم مشروعیت بین‌المللی حکومت و سرکوب مخالفان، فضای سیاسی را ناامن کرده و از نظر اقتصادی، بحران مالی، بیکاری گسترده و قطع کمک‌های خارجی، امنیت زندگی را برای افغان‌ها به خطر انداخته است؛ برای مثال، ناامنی غذایی و افزایش گرسنگی و سوء تغذیه، جامعه را تهدید می‌کند و رهبران طالبان خود را به خواب زده‌اند و می‌گویند: «غم نان را خدا می‌خورد. ما به کسی وعده نان ندادیم. مردم برای رفع گرسنگی خود، دعا کنند».

در بعد سیاسی نیز وضعیت چندان خوب نیست. اگرچه طالبان برخلاف دهه ۹۰ میلادی، توانسته حامیان بین‌المللی کسب کند و لابی‌گرهایی همچون ایران، روسیه، پاکستان و چین را در کنار خود داشته باشد، اما هنوز در حسرت رسیدن به مشروعیت بین‌المللی به سر می‌برد. ناامنی سیاسی زمانی خود را نشان می‌دهد که بانک‌های افغانستان به نمونه دیگری از بانک‌های ایران تبدیل شده‌اند؛ قطع کامل با جهان بیرون! تا همین سه سال پیش ارتباط گسترده میان بانک‌های افغانستان و بانک‌های جهانی وجود داشت، اما حالا باید همانند مردمی که در کشورهای تحت تحریم زندگی می‌کنند، افغان‌ها نیز دست به دامن کسانی شوند که تحریم‌ها را دور می‌زنند تا بتوانند برای خرید و فروش و تجارت و سرمایه‌گذاری، پول‌های آن‌ها را به بیرون از کشور انتقال دهند.

در حوزه اجتماعی و فرهنگی، تبعیض علیه زنان، فشار بر اقلیت‌ها، محدودیت آزادی‌های فردی و سرکوب فعالیت‌های فرهنگی، بافت اجتماعی کشور را از هم پاشانده است. کشور ما طی ۲۰ سال گذشته دستاوردهای بی‌نظیری در زمینه حمایت از زنان، تحصیلات دختران و آزادی‌های مدنی به دست آورده بود، تا جایی که براساس مشاهدات عینی، مردم ایران تا قبل از رژیم طالبان حسرت آزادی‌های افغان‌ها را می‌خوردند و از وضعیت بسته کشور خود ناراضی بودند. اما تمام این دستاوردهای ۲۰ ساله، در یک روز با فرمان هبت‌الله نابود شد.

در بعد فرهنگی، وضعیت امنیتی به مراتب وخیم‌تر است و ناامنی فرهنگی بیداد می‌کند. برای مثال، سرانه مطالعه در کشور به صفر رسیده است که دلایل مختلفی هم دارد. از ترس طالبان از کتاب گرفته تا ممنوعیت تحصیل دختران و سانسور شدید نشر کتاب، «امارت به اصطلاح اسلامی» به یک دشمن واقعی برای فرهنگ تبدیل شده است. شاید در رسانه‌ها طالبان از شاعران و نویسندگان تمجید کنند و خود را حامی فرهنگ‌های مختلف از جمله کتابخوانی نشان دهند، اما کدام افغان را می‌شناسید که با شنیدن نام طالبان به یاد ویرانی فرهنگی نیفتد؟ بعید است!

احتمالا به یاد دارید که در اولین ماه‌های حاکمیت طالبان بر افغانستان، تصویری از یک جنگجوی طالبان منتشر شد؛ در حالی که کلاشینکفش بر زمین بود، کتابی را در دست گرفته بود و در حال نگاه کردن به آن بود. در همان زمان، زمزمه‌هایی از تغییر تفکر طالبان و نگاه این گروه به جهان مدرن منتشر شد و آمران توییتری (ایکس فعلی) طالبان شروع به بازنشر گسترده این تصویر کردند. کمتر از یک ماه طول نکشید که طالبان طی فرمانی، تمامی کتاب‌های مدرن، غربی و بدون ماهیت شریعتی (البته شریعت تفسیر شده این گروه) را از کتابفروشی‌ها جمع‌آوری کرد و بازار کتابخوانی را به شدیدترین وضع ممکن به زمین زدند.

نظام صحی ناکارآمد، چالش‌های زیست‌محیطی، محدودیت آزادی بیان و نقض گسترده حقوق بشر، ابعاد دیگری از ناامنی را تشکیل می‌دهند. رویکرد تک‌بعدی طالبان به امنیت، نه تنها نتوانسته امنیت واقعی را تامین کند، بلکه در بسیاری موارد منجر به تشدید ناامنی در لایه‌های مختلف جامعه افغانستان شده است.

طی سه سال گذشته، هیچ روزی نبوده که خبر از بازداشت یک فعال رسانه‌ای منتشر نشده باشد. هرکسی که در رسانه علیه تالبان سخن بگوید و یا حقیقتی را بازگو کند که پیرفکران طالبان نتوانند آن را تحمل کنند، به زیرزمین‌های دستگاه امنیتی «امارت» هدایت می‌شود.

امنیت از نگاه طالبانی

اما طالبان تعریف‌های خود را از امنیت ارائه می‌کند. در اینجا، چند سناریو را می‌توان مطرح کرد. اول اینکه طالبان تلاش می‌کند که دستاوردهای خود را پررنگ کند و از آنجایی که امنیت را یکی از دستاوردهای خود طی سه سال گذشته معرفی می‌کند، با بزرگ نشان دادن امنیت از بعد نظامی تلاش دارد تا ضعف خود در سایر بخش‌های امنیتی را بپوشاند. همچنین با این کار و استفاده از ابزارهای مختلف رسانه‌ای مانند تلویزیون، روزنامه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و یوتیوبرهای خریداری شده، جامعه جهانی را قناعت می‌دهد که به آن‌ها اعتماد کنند.

البته اگر کمی بیشتر به جزئیات بپردازیم و نگاهی به گزارش‌ها در وبسایت‌های خبری بیرون کشور بکنیم، می‌توانیم دریابیم که امنیت نظامی هم چندان تامین نشده است. حملات داعش شدت گرفته، جبهات مقاومت در حال نبرد با طالبان هستند و خونریزی هنوز هم در کشور دیده می‌شود. احتمالا به یاد دارید که حملات مختلفی علیه هزاره‌ها و شیعیان طی سه سال گذشته روی داده است، تا جایی که رییس جمهور پیشین ایران، ابراهیم رییسی از طالبان خواسته بود تا تامین امنیت جانی شهروندان افغانستان از هر اقلیتی را در اولویت قرار دهد. به صورت کلی، در مورد ناتوانی در تامین امنیت سراسری در افغانستان، باید به این جمله از داکتر ساجان گوهل، مدیر امنیت بین‌المللی بنیاد آسیا و اقیانوسیه در دهلی نو نگاهی انداخت: «تازه بعد از به دست‌گیری قدرت توسط طالبان در افغانستان، این کشور با موج جدیدی از ناامنی‌ها مواجه شده است، خشونت‌ها بیشتر شده و گروه‌های افراطی بار دیگر در این کشور احیا شدند.»

تلاش برای کسب مشروعیت بین‌المللی از طریق نمایش ثبات داخلی در اولویت برنامه کاری «امارت اسلامی» است. طالبان با ادعای کنترل کامل بر کشور و توانایی در مهار گروه‌های هراس‌افگن مانند داعش، سعی در جلب اعتماد جامعه جهانی دارد. همزمان، این گروه تلاش می‌کند تا با ارائه تصویری از نظم و قانون، حتی اگر سختگیرانه باشد، امنیت اجتماعی را به نمایش بگذارد.

در بعد اقتصادی، طالبان گاهی بر ثبات نسبی قیمت‌ها یا کاهش فساد اداری تاکید می‌کند تا نوعی امنیت اقتصادی را نشان دهد. علاوه بر این، استفاده از رسانه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های آنلاین برای انتشار اخبار مثبت و کنترل روایت‌های منفی، بخش مهمی از راهبرد طالبان برای شکل دادن به درک عمومی از امنیت مطابق با میل خود است. اما آیا واقعیت امنیت طالبانی، با واقعیت امنیت مورد نیاز شهروندان کشور همراستا است؟

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.