در سالهای اخیر، پاکستان با چالشهای امنیتی فزایندهای از سوی گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) مواجه بوده است. این گروه شبهنظامی که به باور مقامات اسلامآباد ارتباطات ایدئولوژیک و تاریخی با طالبان افغانستان دارد، تهدیدی جدی برای ثبات و امنیت پاکستان محسوب میشود.
در واکنش به این تهدید، دولت اسلامآباد راهبرد جدیدی را در پیش گرفته است: درخواست از طالبان افغانستان برای میانجیگری و کنترل فعالیتهای TTP. این تحلیل به بررسی دلایل اصلی این رویکرد پاکستان میپردازد و چرایی اهمیت نقش طالبان افغانستان در این معادله پیچیده را مورد بحث قرار میدهد. با توجه به پویاییهای منطقهای و تاثیرات گسترده این مسئله بر امنیت و سیاست خارجی پاکستان، درک عمیقتر این راهبرد میتواند بینش ارزشمندی در مورد آینده روابط در این منطقه حساس فراهم کند.
نگاهی به ریشههای ارتباطی میان طالبان افغانستان و TTP
روابط تاریخی و ایدئولوژیکی میان طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان (TTP) ریشه در تحولات منطقهای و جنبشهای اسلامگرای افراطی در دهههای اخیر دارد. این ارتباط را میتوان در چند بعد اصلی عنوان کرد:
هر دو گروه از جنبش مجاهدین افغانستان در دهه ۱۹۸۰ الهام گرفتهاند. بسیاری از اعضای اولیه طالبان و TTP در مدارس دینی مشابه در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان آموزشهای دینی و اسلامگرایی افراطی دیدهاند.
هر دو گروه تفسیر سختگیرانهای از اسلام را دنبال میکنند که بر اجرای شریعت و مخالفت با نفوذ غربی تاکید دارد. این اشتراک ایدئولوژیکی، زمینه همکاری و حمایت متقابل را فراهم کرده است.
در طول سالها، TTP و طالبان افغانستان در برخی عملیاتها همکاری داشتهاند. این شامل تبادل اطلاعات، پناه دادن به اعضای یکدیگر و گاهی حمایت لجستیکی بوده است.
مرز طولانی و کوهستانی افغانستان-پاکستان (خط دیورند) باعث شده تا اعضای هر دو گروه بتوانند به راحتی بین دو کشور تردد کنند. این امر به تقویت روابط و همکاریهای عملیاتی کمک کرده است.
در دورههایی که طالبان افغانستان تحت فشار بودهاند (پیش از خروج امریکا و ناتو از افغانستان)، TTP به آنها پناه داده و برعکس. این حمایت متقابل، پیوندهای بین دو گروه را تقویت کرده است.
با وجود اشتراکات، تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد. طالبان افغانستان عمدتا بر کنترل افغانستان تمرکز دارند، در حالی که TTP خواهان تغییر در پاکستان است. این تفاوت در اهداف گاهی باعث تنش بین دو گروه نیز شده است.
با به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان در سال ۲۰۲۱، روابط بین دو گروه وارد فاز جدیدی شده است. طالبان افغانستان به عنوان حاکمان افغانستان، تحت فشار بینالمللی قرار گرفتهاند تا جلوی فعالیتهای فرامرزی گروههایی مانند TTP را بگیرند.
این روابط پیچیده و چندلایه بین طالبان افغانستان و TTP، زمینه را برای درخواست پاکستان از طالبان برای میانجیگری و کنترل TTP فراهم کرده است. پاکستان امیدوار است که از این روابط تاریخی و نفوذ ایدئولوژیک طالبان بر TTP برای کاهش تهدیدات امنیتی خود استفاده کند.
استفاده از خاک افغانستان علیه پاکستان
استفاده از افغانستان به عنوان پایگاه امن توسط تحریک طالبان پاکستان (TTP) یکی از چالشهای اصلی امنیتی برای پاکستان در سالهای اخیر بوده است. مرزهای طولانی و صعبالعبور بین دو کشور، همراه با جغرافیای کوهستانی و دورافتاده مناطق مرزی، شرایط مساعدی را برای فعالیتهای TTP فراهم کرده است. پس از عملیاتهای گسترده ارتش پاکستان در مناطق قبیلهای، بسیاری از اعضای این گروه به افغانستان گریخته و در آنجا پایگاههای جدیدی ایجاد کردهاند، روندی که از چند سال پیش آغاز شده است. این وضعیت با بهرهگیری از شبکههای حمایتی محلی و اشتراکات قومی و زبانی در مناطق مرزی تشدید شده است.
استفاده از خاک افغانستان به عنوان پناهگاه، چالشهای جدی امنیتی برای پاکستان ایجاد میکند. دولت اسلامآباد با دشواریهایی در ردیابی و مقابله با TTP در خاک افغانستان مواجه است و این گروه قادر به برنامهریزی و اجرای حملات از پایگاههای امن خود شده است.
در واکنش به این تهدید، پاکستان تلاش کرده تا با اعمال فشار بر دولت تالبان افغانستان و درخواست از آنها برای کنترل فعالیتهای TTP، این چالش را مدیریت کند. همچنین، تلاشهایی برای افزایش همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی بین دو کشور صورت گرفته است.
وضعیت برای اسلام آباد تا جایی چالش برانگیز شده که به تازگی عملیتهای متعدی در خاک افغانستان منتسب به ارتش پاکستان انجام شده است. افزون بر این، هواپیماهای بدون سرنشین نیز در جریان چند ماه اخیر به تعداد زیاد در حال گشتزنی در آسمان ولایتهای مختلف افغانستان هستند. رییس ستاد ارتش پاکستان نیز چند ماه پیش هشدار داده که اگر طالبان افغانستان در راستای متوقف کردن TTP هیچ اقدامی نکند، ارتش پاکستان به صورت مستقیم وارد عمل می شود و پناهگاههای نیروهای TTP را هدف قرار میدهد؛ اظهاراتی که با خشم وزارتخانههای داخله و دفاع طالبان مواجه شده است.
این وضعیت تاثیرات گستردهای بر روابط منطقهای داشته و باعث افزایش تنش در روابط افغانستان-پاکستان شده است. کشورهای همسایه نیز نگران گسترش ناامنی هستند و جامعه بینالمللی توجه ویژهای به خطر هراس افگنی فرامرزی در این منطقه نشان داده است.
سیاستهای پاکستان در حفظ امنیت داخلی
سیاستهای پاکستان در منطقه و تلاش برای حفظ ثبات داخلی در رابطه با چالش تحریک طالبان پاکستان (TTP) و نقش طالبان افغانستان، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. این سیاستها را میتوان در چند محور اصلی بررسی کرد:
پاکستان در تلاش است تا با استفاده از نفوذ طالبان افغانستان، TTP را مهار کند. این رویکرد از یک سو نشاندهنده پذیرش واقعیت قدرت طالبان در افغانستان است و از سوی دیگر، تلاشی برای بهرهبرداری از روابط پیچیده بین این دو گروه. اسلامآباد امیدوار است که طالبان بتوانند TTP را به سمت مذاکرات سوق دهند و از حملات این گروه به خاک پاکستان جلوگیری کنند.
اگرچه رهبران TTP همواره تاکید کردهاند که هیچ ارتباطی با طالبان در افغانستان ندارند و هیچ تسلیحاتی نیز از آنها دریافت نمیکنند. در عین حال، نیروهای وابسته به رهبران مختلف این گروه اعلام کردهاند که دیگر به میز مذاکره با اسلام آباد باز نخواهند گشت.
در عین حال، پاکستان به دنبال راهحلهای دیپلماتیک است. اسلام آباد تلاش میکند از طریق میانجیگری طالبان، مذاکرات با TTP را پیش ببرد. هدف از این راهبرد، کاهش خشونت و یافتن راهی برای ادغام احتمالی اعضای TTP در جامعه پاکستان است، بدون اینکه امنیت ملی به خطر بیفتد.
اما این راهبرد زمانی میتواند به نتیجه برسد که هم طالبان افغانستان و هم طالبان پاکستانی روابط خود را تایید کنند. رهبران طالبان افغانستان همواره گفتهاند که پاکستان باید خود در زمینه تامین امنیت خود اقدام کند و نباید ناامنیهای خود را به گردن افغانستان بیندازد.
حفظ ثبات داخلی برای پاکستان اهمیت حیاتی دارد. حملات TTP نه تنها جان شهروندان پاکستانی را به خطر میاندازد، بلکه بر اقتصاد و سرمایهگذاری خارجی نیز تاثیر منفی میگذارد. بنابراین، کنترل این تهدید برای دولت پاکستان یک اولویت امنیتی و اقتصادی است.
از منظر سیاست خارجی، پاکستان تحت فشار بینالمللی قرار دارد تا با گروههای هراسافگن مقابله کند. کشورهای غربی، به ویژه امریکا، از پاکستان انتظار دارند که جلوی فعالیت گروههایی مانند TTP را که از خاک افغانستان علیه دیگر کشورها عمل میکنند، بگیرد. این فشار، پاکستان را به سمت سیاستهای فعالتر سوق میدهد.
در نهایت، سیاستهای پاکستان در این زمینه باید توازنی ظریف بین منافع امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک برقرار کند. چالش اصلی، یافتن راهی برای مهار تهدیدات، بدون ایجاد تنش بیشتر با افغانستان یا تضعیف موقعیت بینالمللی کشور است.