در جریان سه سال حاکمیت طالبان بر افغانستان و با در نظر گرفتن محدودیتها و چالشهایی که این گروه در مدیریت کشور دارد، سه سال نارضایتی در بین مردم دیده میشود که زمینه فرار جوانان و به ویژه نخبگان از کشور را ایجاد کرده است.
طالبان در سه سال حاکمیت خود، بخش بزرگی از سرمایههای انسانی کشور را از دست داده است؛ حال این افراد نخبه و کارآزموده یا کشور را به مقصد دیگری ترک کردهاند و یا به دلیل سیاستهای طالبان و تبعیض این گروه در اولویت قرار دادن نیروهای خود، بیکار شدهاند و مشغول کارهایی غیر از تخصص خود هستند.
زمانی که جوانان ببینند هیچ آیندهای در افغانستان ندارند، کشور را ترک میکنند. بسیاری از آنها به صورت غیرقانونی وارد کشورهای همسایه همچون ایران و پاکستان میشوند و با رنج و مشقت فراوان، کارهای شاقه انجام میدهند تا بتوانند هزینههای مورد نیاز برای ورود قاچاق به کشورهای اروپایی و جهان اول را تامین کنند.
در این تحلیل نگاهی به عوامل ایجاد نارضایتی بین مردم افغانستان میاندازیم تا ببینیم که چرا جوانان کشور را ترک میکنند.
نقض حقوق بشر و تبعیض جنسیتی
نقض حقوق بشر و به ویژه تبعیض جنسیتی به یکی از جدیترین نگرانیهای جامعه افغانستان و جامعه جهانی در رژیم طالبان است. محدودیتهای شدید بر زنان و دختران باعث شده تا زندگی روزمره آنها به شدت تحت تاثیر قرار بگیرد. این محدودیتها شامل ممنوعیت تحصیل برای دختران در مقاطع بالاتر از ششم ابتدایی است که حدود ۱.۱ میلیون دختر را از ادامه تحصیل محروم کرده است. سه سال فریاد جامعه جهانی برای بازگشایی مکاتب و دانشگاهها بی نتیجه باقی مانده است.
علاوه بر این، زنان از کار در بسیاری از بخشهای دولتی و خصوصی منع شدهاند، به طوری که طبق گزارش سازمان ملل، حدود ۸۰ فیصد زنان شاغل در رسانهها شغل خود را از دست دادهاند.
محدودیتهای اجتماعی نیز بر زندگی زنان سایه افکنده است. آنها بدون همراهی یک مرد محرم اجازه سفر ندارند و ملزم به پوشیدن برقع یا حجاب کامل در اماکن عمومی هستند. با وجود خطرات جدی، زنان در شهرهای مختلف دست به اعتراضات خیابانی زدهاند که اغلب با سرکوب شدید مواجه شده است؛ به ویژه در اولین روزهای حاکمیت طالبان، اعتراضات مختلف در شهرهای بزرگ از جمله کابل دیده شد و پس از چندین دوره سرکوب خشن، رفته رفته ناامیدی از اعتراض در جامعه ریشه دواند. سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، وضعیت زنان در افغانستان را یکی از بدترین موارد نقض حقوق بشر در جهان توصیف میکنند. بسیاری از جوانان، به ویژه دختران و مردانی که فرزند دختر دارند، ترجیح میدهند که برای ساختن آیندهای بهتر برای دختران خود، افغانستان را ترک کنند.
البته نقض حقوق بشر نزد طالبان تنها محدود به زنان نیست. گروههای قومی و مذهبی مانند هزارهها، که عمدتا شیعه هستند، با تبعیض و حملات هدفمند مواجه هستند. همچنین، اقلیتهای جنسی ( از جامعه LGBTQ+ افغانستان) با خطر جدی مجازات، از جمله مجازات مرگ روبرو میشوند که با عدم پاسخگویی حکومت طالبان، خطر جانی آنها تشدید میشوند و ناچار به فرار از افغانستان هستند. اگرچه سخنگویان طالبان اغلب اتهامات نقض حقوق بشر را رد میکنند یا آنها را توجیه میکنند. در کنار این، نبود نظام قضایی مستقل و شفاف، امکان پیگیری موارد نقض حقوق بشر را بسیار دشوار کرده است.
بحران اقتصادی و انسانی
بحران اقتصادی و انسانی کشور ما ریشه در عوامل متعددی دارد که شامل قطع ناگهانی کمکهای خارجی، تحریمهای بینالمللی و عدم توانایی طالبان در مدیریت اقتصادی کشور میشود. بر اساس گزارشهای سازمان ملل متحد، بیش از دو سوم جمعیت افغانستان – حدود ۲۸ میلیون نفر – برای بقا نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند. این آمار نشاندهنده وخامت شدید شرایط زندگی در کشور است.
یکی از مهمترین جنبههای این بحران، کاهش شدید فرصتهای شغلی است. بسیاری از افغانها، به ویژه در بخش خدمات و اداری، شغل خود را از دست دادهاند. این مسئله به خصوص برای زنان که با محدودیتهای شدید برای کار مواجه هستند، بسیار وخیمتر است. نرخ بیکاری به شدت افزایش یافته و بسیاری از خانوادهها برای تامین نیازهای اولیه خود با چالشهای جدی روبرو هستند. فقر گسترده باعث شده است که برخی خانوادهها به اقدامات ناامیدانهای مانند فروش اعضای بدن یا حتی فرزندان خود روی آورند.
کمبود کمکهای توسعهای و سرمایهگذاری خارجی نیز شرایط را وخیمتر کرده است. پروژههای زیرساختی و توسعهای که قبلا با حمایت جامعه بینالمللی در حال اجرا بودند، اکنون متوقف شدهاند. این امر نه تنها بر اشتغال تاثیر گذاشته، بلکه روند بهبود خدمات اساسی مانند برق، آب و بهداشت را نیز کند کرده است. نظام بهداشت و درمان کشور که پیش از این نیز ضعیف بود، اکنون با کمبود شدید دارو و تجهیزات صحی مواجه است.
نارضایتی عمومی ناشی از این بحران اقتصادی و انسانی به طور فزایندهای در حال افزایش است. مردم افغانستان که امیدوار بودند پس از سالها جنگ و ناامنی گواه بهبود شرایط زندگی خود باشند، اکنون با واقعیتی تلخ روبرو شدهاند. عدم توانایی طالبان در بهبود وضعیت اقتصادی و رفع بحرانهای موجود، موجب ناامیدی گسترده در میان مردم شده است. این نارضایتی در برخی موارد به اعتراضات خیابانی منجر شده که اغلب با سرکوب شدید مواجه میشود.
روابط بینالمللی و کمکهای خارجی
پس از سرنگونی دولت قبلی، بسیاری از کشورها و نهادهای بینالمللی حکومت طالبان را به رسمیت نشناختهاند. این امر موجب قطع کمکهای مالی و توقف پرداختهای بانکی به افغانستان شده است. همچنین، تحریمهای اقتصادی علیه طالبان، دسترسی کشور به منابع مالی بینالمللی را محدود کرده است.
کاهش چشمگیر کمکهای خارجی، هم در بخش امداد و کمکهای بشردوستانه و هم در زمینه توسعه و بازسازی، بحران اقتصادی موجود را تشدید کرده است. سازمان ملل متحد در گزارشهای خود هشدار داده که بدون دریافت فوری کمکهای بینالمللی، افغانستان با خطر یک فاجعه انسانی جدی روبرو خواهد بود.
علاوه بر این، عدم به رسمیت شناخته شدن حکومت طالبان و محدودیتهای بینالمللی، امکان دسترسی آنها به کمکهای توسعهای را نیز محدود کرده است. پروژههای زیرساختی، آموزشی و بهداشتی که قبلا با کمک جامعه جهانی در حال اجرا بودند، اکنون متوقف شدهاند.
سرکوب رسانهها و آزادی بیان
در کنار چالشهای اقتصادی و حقوق بشری، حکومت طالبان همچنین فضای رسانهای و آزادی بیان را در افغانستان به شدت محدود کرده است. پس از روی کار آمدن طالبان، خبرنگاران و فعالان مدنی با خطر بازداشت تهدید و خشونت روبرو شدهاند. این سرکوبها موجب ایجاد جوی از ترس و ناامنی در جامعه شده است.
بسیاری از رسانهها مجبور به تعطیلی و کاهش تعداد نیروی کار خود شدهاند. طبق گزارشها، حدود ۶۰ فیصد از رسانههای افغانستان پس از تصرف قدرت توسط طالبان تعطیل گردیدهاند. همچنین، شمار خبرنگارانی که کشور را ترک کردهاند یا شغل خود را از دست دادهاند قابل توجه است.
در طی سه سال گذشته، همواره گزارشهایی از بازداشت فعالان رسانهای، بازداشت خبرنگاران و یورش طالبان به ساختمان رسانهها و رادیوها منتشر شده است. طالبان بارها تاکید ورزیده که به آزادی رسانهها باور دارد و در این راستا حتی کمیسیونی را زیر نظر وزارت اطلاعات و فرهنگ خود راهاندازی کرده است، اما این کمیسیون در عمل هیچ کاری به نفع رسانهها انجام نداده است.
به صورت کلی، نرخ بیکاری در کشور افزایش یافته و بسیاری از آزادیهای اجتماعی و مدنی مردم کشور ما از بین رفته است. نیروهای متخصص، تحصیل کرده و جوان جای خود را به ملا های جنگ سالار طالبان دادهاند و روابط بینالمللی و حیثیت ملی از بین رفته است. تمامی این موارد دست به دست هم دادهاند تا مردم افغانستان از کشور فرار کنند. باید منتظر ماند و دید که آیا طالبان برنامهای برای جلوگیری از فرار مغزها از کشور دارد یا وضعیت موجود ادامه خواهد داشت؟