از زمان بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، رویکرد این گروه در قبال جامعه جهانی همواره موضوع بحث و تحلیل بوده است. طالبان، در حالی که خواهان تعامل با جهان و کسب مشروعیت بینالمللی هستند، همزمان از پذیرش بسیاری از خواستههای جامعه جهانی سر باز میزنند. این رویکرد دوگانه که میتوان آن را «تعامل بدون پذیرش» نامید، سوالات متعددی را پیرامون راهبرد طالبان و آینده روابط این گروه با جهان مطرح میکند.
آیا این رفتار طالبان را میتوان نوعی دهن کجی به جامعه جهانی تلقی کرد، یا راهبردی حساب شده برای حفظ قدرت داخلی و کسب امتیازات بینالمللی است؟ در این تحلیل به بررسی نحوه تعامل طالبان با جهان و تعامل جهان با طالبان میپردازیم.
استقلال در تصمیمگیری
رهبران کهنه فکر، فرسوده وعمدتا پنهان طالبان بارها بر استقلال خود در تصمیمگیری تاکید کردهاند. تاکید بر این موضوع به این معناست که جامعه جهانی حق ندارد در امور افغانستان دخالت کند و طالبان هرگونه که بخواهند با ملت ستم دیده ما برخورد میکنند.
الف) مسئله آموزش دختران: با وجود فشارهای گسترده بینالمللی، طالبان همچنان مکاتب و دانشگاهها را برای دختران بسته نگه داشتهاند. در مارچ ۲۰۲۲، درست زمانی که زمزمههای بازگشایی مکاتب دخترانه شنیده میشد، طالبان در آخرین لحظه تصمیم خود را تغییر دادند. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، این تصمیم را «داخلی و مبتنی بر ارزشهای اسلامی» توصیف کرد. حامیان طالبان نیز چندان تمایلی به این موضوع و حفظ حقوق زنان نشان نمیدهند و همین عامل باعث شده تا طالبان اعتماد به نفسی به دست بیاورد که جهان در برابر این گروه ناتوان است.
به عنوان مثالی جدید، نماینده ویژه چین در امور افغانستان، روز پنجشنبه، هفتم سرطان در گفتگو با رسانهها، از پاسخ دادن به پرسشها در رابطه با حقوق زنان و تحصیل دختران طفره رفت و تنها گفت که پکن تمایلی به دخالت در امور افغانها ندارد.
ب) ساختار حکومتی: با وجود درخواستهای مکرر جامعه جهانی برای تشکیل یک دولت فراگیر، طالبان همچنان بر حکومت انحصاری خود پافشاری میکنند. در سپتامبر ۲۰۲۱و هنگام اعلام کابینه موقت، تمام پستهای کلیدی به اعضای طالبان اختصاص یافت و بیشتر این پستها به پشتونها رسید. طالبان به شدت از تشکیل حکومت همه شمول که کشورهای منطقه به ویژه ایران بر آن تاکید دارند میترسد. امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان سال گذشته در واکنش به این درخواست خطاب به جامعه جهانی کنایه زد: «کدام حکومت در دنیا حکومت همهشمول دارد؟» این یعنی که طالبان به خوبی بازی سیاسی را یاد گرفته و جهان را موظف به تعامل با خود میداند.
تعامل انتخابی
در حالی که طالبان روابط دیپلماتیک محدودی با چند کشور دارند، در زمینههای اقتصادی فعالتر عمل میکنند و به نوعی هدفشان از تعامل با جهان رسیدن به ثروت است. به عنوان مثال، در جنوری ۲۰۲۳، قراردادی با شرکت چینی CAPEIC برای استخراج نفت در حوزه آمودریا امضا کردند. معادن مختلف را به چینیها و ایرانیها واگذار میکنند و سرمایهگذاران روسی نیز برنامههای مختلفی را با این گروه پیش میبرند. هدف طالبان از تعامل با جهان احتمالا این است که جیب خود را پر کنند.
دیگر راهبرد تعامل طالبان با جهان، مقاومت در برابر خواستههایی است که به نفع ملت افغانستان است. در حالی که طالبان برای جلب کمکهای اقتصادی تلاش میکنند، در مقابل فشارهای مربوط به حقوق بشر به جهان دهن کجی میکنند. به عنوان مثال، در مارچ ۲۰۲۳ و با وجود درخواستهای متعدد بینالمللی حتی از سوی کشورهای حامی خود، از لغو ممنوعیت کار زنان در سازمانهای غیردولتی خودداری کردند.
فرار از نظارت بینالمللی
طالبان از دومین نشست دوحه به این سو، با تعیین نماینده ویژه جدید سازمان ملل برای کشور مخالفت کردهاند. آنها استدلال میکنند که حضور یوناما کافی است و نیازی به نظارت بیشتر نیست. در دسامبر ۲۰۲۲، کار زنان در سازمانهای غیردولتی ممنوع شد و به توقف فعالیت بسیاری از سازمانهای بینالمللی منجر شد. علاوه بر این، محدودیتهای شدیدی بر رسانهها و دسترسی خبرنگاران خارجی اعمال کردهاند. در اپریل ۲۰۲۲، پخش برنامههای خبری بیبیسی، صدای آمریکا و دویچه وله در افغانستان ممنوع شد و زنان در رسانهها به شدیدترین شکل ممکن محدود شدند. تعیین نماینده ویژه برای افغانستان به این معنا است که دست طالبان در شکنجه مردم ما محدود میشود. طالبان در تعامل خود با دنیا راهبرد مقاومت و به اصطلاح فارسی زبانان، «مرغ یک پا دارد» را در پیش گرفتهاند.
سیاست تعامل جهان با طالبان
دیپلماسی محتاطانه
جامعه جهانی در برخورد با طالبان رویکردی دوگانه اتخاذ کرده است. از یک سو، سازمان ملل و کشورهای مختلف تلاش میکنند ارتباط خود را با طالبان حفظ کنند تا بتوانند بر تصمیمات این گروه تاثیر بگذارند و از بحرانهای انسانی جلوگیری کنند. این ارتباط شامل مذاکرات دیپلماتیک، دیدارهای رسمی محدود و گفتگوهای پشت پرده است.
از سوی دیگر، هیچ کشوری تاکنون حکومت طالبان را به طور رسمی به رسمیت نشناخته است. این عدم به رسمیت شناختن، ابزاری برای فشار بر طالبان است تا آنها را به پذیرش استانداردهای بینالمللی ترغیب کند. این رویکرد محتاطانه نشان میدهد که جامعه جهانی در تلاش است تا توازنی بین تعامل سازنده و فشار بر طالبان ایجاد کند
فشار برای اصلاحات
کشورهای غربی و سازمانهای بینالمللی از زمان به قدرت رسیدن مجدد طالبان، فشار مداومی برای اصلاحات اعمال کردهاند. این فشارها عمدتا بر سه محور اصلی متمرکز است:
– رعایت حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و دختران
– تشکیل حکومت فراگیر که نماینده تمام اقوام و گروههای افغانستان باشد
– مبارزه با هراسافگنی و جلوگیری از استفاده خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر
این فشارها از طریق بیانیههای رسمی، قطعنامههای سازمان ملل و شرطگذاری برای ارائه کمکهای اقتصادی اعمال میشود. با این حال، تاکنون این فشارها نتیجه چشمگیری نداشته و طالبان در مواضع خود پافشاری کردهاند.
اختلافات در جامعه جهانی
رویکرد جهانی در قبال طالبان یکپارچه نیست. کشورهای غربی، به رهبری امریکا، موضع سختگیرانهتری در قبال طالبان دارند و خواستار تغییرات اساسی در رفتار این گروه هستند. در مقابل، کشورهایی مانند چین و روسیه رویکرد عملگرایانهتری اتخاذ کردهاند.
چین و روسیه، ضمن انتقاد از برخی اقدامات طالبان، بر ضرورت تعامل با این گروه و احترام به حاکمیت افغانستان تاکید دارند. اختلاف دیدگاه در شورای امنیت سازمان ملل نیز مشهود است، جایی که چین و روسیه گاه با قطعنامههای پیشنهادی غرب مخالفت میکنند. شکاف در جامعه جهانی، تدوین و اجرای یک سیاست منسجم و یکپارچه در قبال طالبان را دشوار ساخته است.
چالش هراسافگنی
نگرانی از حضور و فعالیت گروههای هراسافگن در کشور یکی از مهمترین دغدغههای جامعه جهانی است. کشورهای مختلف، به ویژه همسایگان افغانستان، نگران هستند که خاک این کشور به پناهگاهی امن برای گروههای هراسافگن بینالمللی تبدیل شود. جامعه جهانی از طالبان میخواهد که به تعهدات خود در توافقنامه دوحه مبنی بر جلوگیری از استفاده خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر عمل کنند. با این حال، گزارشهایی از حضور و فعالیت گروههایی مانند القاعده و داعش در افغانستان، نگرانیها را افزایش داده است.