نگاهی به کارنامه سه ساله طالبان در افغانستان و چالش‌های ناتمام مردم

سه سال پیش، جهان با حیرت نظاره‌گر سرنگونی کابل و بازگشت طالبان به قدرت بود. آنچه بسیاری تصور می‌کردند یک کابوس زودگذر خواهد بود، به واقعیتی پایدار در قلب آسیا تبدیل شده است. امروز، در سومین سالگرد این رویداد تلخ برای مردم ما، افغانستان همچنان در کشاکش تحولات عمیق و چالش‌های پیچیده‌ای قرار دارد که سرنوشت میلیون‌ها انسان را رقم می‌زند.

از کوچه‌های خاکی کابل تا دره‌های دورافتاده بدخشان، از بازارهای شلوغ هرات تا مزارع خشکیده هلمند، داستان افغانستان امروز، روایتی است از امید و ناامیدی، مقاومت و تسلیم و تلاش برای بقا در سایه حکومتی که جهان هنوز آن را به رسمیت نشناخته است.

در این تحلیل، به عمق تحولات افغانستان طی سه سال گذشته می‌رویم. از بحران اقتصادی که سفره‌های مردم را خالی کرده تا سرکوب آزادی‌هایی که روزی برایش جنگیده‌اند؛ از تلاش‌های دیپلماتیک طالبان برای کسب مشروعیت تا اختلافات درونی که ثبات این گروه را تهدید می‌کند. 

این تحلیل، تصویری جامع از افغانستانی ارائه می‌دهد که در تقاطع سنت و مدرنیته، در کشمکش گذشته و آینده و در جدال بقا و پیشرفت گیر افتاده است. سه سال پس از آن روز سرنوشت‌ساز در آگست ۲۰۲۱، آیا افغانستان به سمت ثبات حرکت می‌کند یا در آستانه تحولی دیگر قرار دارد؟ پاسخ این سوال را در لابه‌لای واقعیت‌های تلخ و شیرین این سرزمین کهن جستجو باید کرد.

کارنامه سه ساله طالبان؛ گرفتاری‌های اقتصادی

در کوچه پس کوچه‌های کابل، هرات و مزار شریف، داستان اقتصاد افغانستان را می‌توان در چشم‌های نگران مردمانی دید که با دست‌های خالی به خانه باز می‌گردند. سه سال پس از تحول سیاسی بزرگ در کشور ما، سفره‌های مردم افغانستان همچنان خالی‌تر می‌شود، مانند آن است که اقتصاد در باتلاقی عمیق فرو رفته و هر تلاش برای نجات آن، کشور را بیشتر فرو می‌برد.

بازارهای افغانستان که تا سه سال پیش رفت و آمدی داشتند، حالا از رونق افتاده اند. دکان‌داران در اکثر ولایت‌های کشور می‌گویند که منتظر ورود مشتریان هستند، اما دیگر کسی توان خرید زیاد را ندارد.

بخش زیادی از اقتصاد افغانستان که بر پایه گردش پول داخلی بود، طی سه سال گذشته که طالبان قدرت را به دست گرفته‌اند ضعیف و شکسته شده است. بازارهای خارجی نیز از افغانستان خارج شده‌اند، به نحوی که سرمایه‌های افغان‌ها به کشورهای ترکیه و ایران سرازیر شده است. طبق آخرین گزارش‌ها، بیشتر از چهار میلیارد دالر سرمایه‌های افغان‌ها به ایران و نزدیک به ۴۰ میلیارد دالر نیز به ترکیه وارد شده است.

در روستاها وضعیت وخیم تر است. کشاورزان با زمین‌های خشک و آسمانی بی‌باران دست و پنجه نرم می‌کنند. در ولایت‌هایی که تا سه سال پیش مردم تریاک می‌کاشتند، اکنون وضعیت به قدری بحرانی شده که با وجود اعلام ممنوعیت کاشت کوکنار در کشور، کشاورزان برای امرار معاش دست به تولیدات مخفیانه می‌زنند.

خود این امر باعث شده تا روند تولید تریاک در افغانستان پس از یک دوره کاهش، به صورت صعودی به سمت بالا حرکت کند. هرچند که طالبان مدعی شده‌اند، تریاکی که در حال حاضر از افغانستان به بیرون صادر می‌شو، تولیداتی است که در جریان چند سال گذشته در انبارها نگهداری شده است.

تحریم‌های بین‌المللی نیز همچون دیواری بلند، اقتصاد افغانستان را از جهان جدا کرده است. کمک‌های بشردوستانه، تنها همانند قطره‌ای در این دریای نیازمندی و فقر است. بانک‌ها با کمبود نقدینگی مواجه‌اند و سرمایه‌گذاران خارجی، که زمانی امید توسعه اقتصادی بودند، حالا تنها خاطره‌ای دور به نظر می‌رسند.

نکته جالب توجه این است که طالبان تمامی این موارد را می‌دانند و سخنگویان این گروه در وزارتخانه‌های مربوط به اقتصاد تایید می‌کنند که وضعیت اقتصادی در کشور وخیم است، اما بیشترین تمرکز خود را بر اجرای فرامین وزارتخانه امر به معروف و همچنین فرمان‌های شرعی رهبر خود قرار داده‌اند.

در این میان، جوانان تحصیل‌کرده افغان، که روزی امید آینده کشور بودند، حالا در صف‌های طولانی مهاجرت ایستاده‌اند، در جستجوی فرصتی برای یک زندگی بهتر. طبق آخرین گزارش‌های منتشر شده، بخش زیادی از جوانان افغان که در دوران جمهوریت تحصیلات عالی کسب کرده و ادارات دولتی را اداره می‌کردند و یا در شرکت‌های خصوصی خارجی کار می‌کردند، طی سه سال گذشته با چندین چالش عمده مواجه شده و دست به فرار از کشور زده‌اند:

۱. شرکت‌های خصوصی با روی کار آمدن طالبان افغانستان را ترک کردند و این افراد بیکار شدند.

۲. شرکت‌ها و سازمان‌هایی که تا ۲۰۲۲ در افغانستان فعالیت می‌کردند، پس از صدور فرمان ممنوعیت کار زنان و دختران در این شرکت‌ها، فعالیت خود را کاهش داده و یا به کل فعالیت خود را متوقف کردند. این عامل به بیکاری و فرار جوانان از کشور ختم شد.

۳. در ادارات دولتی، بسیاری از کارمندان دولت پیشین که سمت‌های خوبی داشتند از کار خود بیکار شدند و به جای آن‌ها، نیروهای طالبان که تنها پیشینه‌های جنگی و کار کردن با تفنگ و جنگ افزار را داشتند استخدام شدند.

این روند از سال ۲۰۲۱ آغاز شده و رفته رفته نه تنها کاهش پیدا نکرد، بلکه بیشتر شد و قوم‌گرایی و فامیل بازی روسای ادارات دولتی در ولایت‌ها و ولسوالی‌ها که حالا زیر نظر طالبان قرار گرفته شروع شد. تا جایی که سراج‌الدین حقانی، وزیر داخله طالبان همین یک ماه پیش اعتراض کرد و گفت، تداوم بیکاری جوانان و روی کار آمدن نیروهای این گروه می‌تواند به نظام «امارت» آسیب وارد کند.

تداوم وضعیت وخیم حقوق بشر و آزادی‌های مدنی

وضعیت حقوق بشر در افغانستان طی سه سال گذشته با چالش‌های جدی و نگران‌کننده‌ای مواجه بوده است. گزارش‌های متعدد سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری حاکی از محدودیت‌های گسترده در زمینه‌های مختلف حقوق اساسی شهروندان است.

یکی از بارزترین موارد نقض حقوق بشر، محدودیت‌های اعمال شده بر حقوق زنان و دختران است. ممنوعیت تحصیل دختران در مقاطع متوسطه و دانشگاهی، محدودیت اشتغال زنان در بسیاری از بخش‌ها و اجبار به رعایت پوشش خاص، نمونه‌هایی از این محدودیت‌ها هستند. این اقدامات نه تنها ناقض حقوق اساسی بشر، بلکه مغایر با تعهدات بین‌المللی افغانستان در زمینه حقوق زنان است.

سازمان ملل متحد در آخرین گزارش خود وضعیت وخیم حقوق بشر در افغانستان را تایید کرده است. این گزارش از سوی دفتر این نهاد در افغانستان موسوم به یوناما نشر شده و آمده است که وزارت امر به معروف طالبان به صورت گسترده دست به بازداشت خودسرانه و گسترده زنان و مردان افغانستان زده که با اصول و قواعد سختگیرانه شرعی این گروه هماهنگ نیستند.

آزادی بیان و رسانه‌ها نیز با محدودیت‌های شدیدی روبرو شده است. بازداشت خبرنگاران، تعطیلی رسانه‌های مستقل و اعمال سانسور بر محتوای رسانه‌ای، فضای آزاد اطلاع‌رسانی را به شدت محدود کرده است. این امر منجر به کاهش چشمگیر تنوع و استقلال رسانه‌ای در کشور از ۲۰۲۱ به این سو شده است.

طی سال ۲۰۲۳، طبق گزار‌ش‌ها دستکم ۳۰ خبرنگار از سوی طالبان بازداشت شده و مجبور شده‌اند که مطابق با نیازهای این گروه (سفیدنمایی) فعالیت کنند و یا کار خود را ادامه ندهند. سازمان خبرنگاران بدون مرز در گزارش خود از شکنجه خبرنگاران از سوی طالبان پرده برداشت. شاید شناخته‌شده‌ترین خبرنگار بازداشت شده طالبان را بتوان مرتضی بهبودی نام برد. او پس از رهایی از چنگ طالبان، وضعیت وخیمی که در زندان‌های وزارت استخبارات طالبان با آن‌ها مواجه بوده را افشا کرد.

حق آزادی تجمعات و اعتراضات مسالمت‌آمیز نیز به طور جدی نقض شده است. گزارش‌ها حاکی از سرکوب خشونت‌آمیز تظاهرات مردمی، به ویژه اعتراضات زنان است. طی یک سال گذشته اگرچه اعتراضات مدنی در چندین ولایت افغانستان رخ داد، اما تا حدی از سوی طالبان سرکوب شد که ارتش این گروه نیز وارد عمل شد. برای مثال، در چندین ولسوالی ننگرهار از جمله ارگو، ارتش طالبان تجمعات مردمی در اعتراض به نابودی مزارع کوکنار را سرکوب کرد.

در زمینه حقوق اقلیت‌ها نیز گزارش‌هایی مبنی بر تبعیض و آزار و اذیت گروه‌های قومی و مذهبی منتشر شده است. تازه‌ترین مثال، برخورد طالبان با شیعیان در مراسم عزاداری محرم سال ۲۰۲۴ بوده است. طالبان اگرچه اعلام کردند که فعالیت شیعیان برای برگزاری مراسم عزاداری را آزاد گذاشته‌اند، اما در عمل نیروهای این گروه از برگزاری مراسم جلوگیری کردند و بیرق‌های شیعیان را پایین کردند.

بروز اختلاف درونی

نکته جالب توجهی که در یک سال گذشته به صورت واضح دیده شد، اختلافات درونی در دستگاه حکومت‌داری طالبان بود. بسیاری از وزرا با رهبر خود مخالفت کردند و اعلام کردند که وضعیت در سیستم حکومتی این گروه وخیم است و می‌تواند منجر به نابودی سیستم حکومتی «امارت اسلامی» شود.

این اختلافات که ریشه در تفاوت‌های ایدئولوژیک، راهبردی و حتی شخصی دارد، می‌تواند پیامدهای قابل توجهی برای ثبات حکومت و آینده سیاسی افغانستان داشته باشد.

یکی از نشانه‌های بارز این اختلافات، اظهارات اخیر رهبر طالبان، ملا هبت‌الله آخوندزاده، در خطبه‌های عید قربان ۲۰۲۴ بود. او اعلام کرد که برای کناره‌گیری از مقام خود آماده است، مشروط به عدم وجود اختلاف بین اعضای گروه. این سخنان، که به طور غیرمستقیم به وجود اختلافات جدی اشاره دارد، نشان‌دهنده عمق شکاف‌های موجود در رهبری طالبان است.

اختلافات درون گروهی طالبان را می‌توان در چند محور اصلی دسته‌بندی کرد:

  1. تفاوت‌های ایدئولوژیک: بین جناح‌های تندرو و میانه‌رو در مورد میزان اجرای شریعت و تعامل با جامعه جهانی.
  2. اختلافات راهبردی: در مورد نحوه اداره کشور، روابط با کشورهای خارجی و مواجهه با مخالفان داخلی.
  3. رقابت‌های قومی و منطقه‌ای: بین رهبران مناطق مختلف افغانستان بر سر قدرت و نفوذ.
  4. تفاوت نسلی: بین نسل قدیمی رهبران طالبان و نیروهای جوان‌تر که خواهان تغییرات بیشتر هستند.

این اختلافات می‌تواند پیامدهای مهمی برای کشور و طالبان داشته باشد:

– تضعیف انسجام درون گروهی و کاهش کارآمدی در اداره کشور

– افزایش احتمال انشعاب یا درگیری‌های داخلی

– تاثیر منفی بر روند مذاکرات با جامعه جهانی و گروه‌های مخالف داخلی

– ایجاد فرصت برای گروه‌های رقیب مانند داعش برای نفوذ بیشتر

با این حال، طالبان تاکنون توانسته‌اند یکپارچگی خود را حفظ کنند، اما تداوم و تشدید این اختلافات می‌تواند چالش‌های جدی برای ثبات حکومت آن‌ها ایجاد کند.

 

نظرات (0)
افزودن نظر