در یک روز تابستانی در ولایت کاپیسا، فرمینه و رحمتالله، دو جوان پر از امید، با شلیک گلوله به زندگی خود پایان دادند. در فاصلهای دورتر، در ولایت فراه، نوجوانی ۱۷ ساله خود را از ساختمانی بلند به پایین پرتاب کرد. این داستانهای تلخ، تنها نمونههایی از موج فزاینده خودکشی در میان جوانان افغانستان هستند که کشور را در بهت و حیرت فرو برده است.
آمارها نگرانکننده است: در طی ۲۰ روز، ۱۸ نفر در ۱۱ ولایت افغانستان خودکشی کردهاند. در مدت ۱۶ ماه، این رقم به ۲۱۱ نفر رسیده است. این ارقام، نشاندهنده یک بحران عمیق، پنهان و وحشتناک در جامعه ما است که با تسلط طالبان و اعمال محدودیتهای گسترده به ویژه برای زنان و دختران، شدت یافته است.
این پدیده تنها به از دست رفتن جانهای جوانان مستعد ما محدود نمیشود، بلکه نشانهای از یک بحران گستردهتر در سلامت روان جامعه است. افسردگی، ناامیدی و نبود آینده روشن در میان جوانان افغان به طرز چشمگیری افزایش یافته است. این وضعیت، آینده کشوری را که پیش از این نیز با چالشهای متعددی روبرو بوده، در ابهام فرو برده است.
در این تحلیل به آمار و ارقام خودکشی طی سه سال حاکمیت طالبان نگاهی میاندازیم و چرایی افزایش موارد خودکشی را بررسی میکنیم. بدون شک، قربانیان اصلی این وضعیت، دختران و پسران جوانی هستند که حالا در یک حاکمیت بسته، افراطی و حرف نشنو گرفتار شدهاند و این باور را در خود پرورش دادهاند که افغانستان کشوری است که هیچگاه به سعادت نخواهد رسید. هرچند که به باور تحلیلگران، اگر وضعیت اداره حکومت طالبان به همین صورت ادامه یابد و مردم در سختترین شرایط آزادیهای خود را که همین سه سال پیش داشتند از دست بدهند، خودکشی روز به روز افزایش خواهد داشت.
- آمار و ارقام خودکشی در یک سال گذشته چطور بوده است؟
بر اساس گزارشهای جمعآوریشده از آرشیو خبرهای رسانهای، از شروع ماه ثور سال ۱۴۰۱ تا اواخر ثور سال ۱۴۰۲، دستکم ۲۱۳ نفر در افغانستان خودکشی کردهاند. از این تعداد، ۱۱۰ نفر مرد و ۱۰۳ نفر زن بودهاند. این خودکشیها در ۲۸ ولایت افغانستان رخ دادهاند، که ولایت فاریاب با ۳۸ مورد، ولایت غور با ۲۰ مورد و ولایت کاپیسا با ۱۴ مورد در صدر قرار دارند. بیش از ۴۲ فیصد از افرادی که خودکشی کردهاند، کمتر از ۲۰ سال سن داشتهاند. در تفکیک سنی، ۸۹ نفر کمتر از ۲۰ سال، ۸۷ نفر بین ۲۰ تا ۳۵ سال، ۳۱ نفر بین ۳۶ تا ۵۱ سال و ۶ نفر بالاتر از ۵۱ سال بودهاند. این ارقام نشان میدهد که جوانان زیر ۲۰ سال بیشترین آسیبپذیری را دارند.
عوامل اصلی این خودکشیها شامل خشونتهای خانوادگی (۴۸ مورد)، فقر و چالشهای اقتصادی (۳۸ مورد)، ازدواج اجباری و زیر سن (۳۲ مورد)، بیماریهای روانی (۲۸ مورد) و خشونتهای طالبان (۱۵ مورد) بوده است. این دیتاها نشاندهنده بحران عمیق اجتماعی و اقتصادی در کشورمان است که به طور ویژه بر جوانان و زنان تاثیر میگذارد. تفکیک جنسیتی نشان میدهد که چالشهای خانوادگی و اجتماعی برای زنان و مردان تقریبا بهطور مساوی جدی است.
- عوامل خودکشی جوانان
- ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان
ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان تاثیرات زیادی بر افزایش آمار خودکشی در بین دختران افغانستان داشته است. در دوران جمهوری افغانستان، از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، دسترسی به تحصیل برای دختران بهطور قابل توجهی بهبود یافته بود. میلیونها دختر به مکاتب رفتند و تعداد زیادی از آنان وارد دانشگاهها شدند.
این دوره پیشرفتهای چشمگیری در زمینه آموزش دختران کرد و بسیاری از دختران به تحصیلات عالی دست یافتند، که این امر به آنان فرصتهای شغلی و اقتصادی بیشتری را فراهم کرد و نقش مهمی در جامعه داشتند.
با بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، تمامی این دستاوردها به طور ناگهانی و یک شبه از بین رفت. طالبان مکاتب دخترانه را تعطیل کردند و دختران را از ادامه تحصیل در دانشگاهها نیز محروم ساختند، حق کار را گرفتند و هرگونه پیشرفت زنان را به صورت غیرمستقیم ممنوع کردند.
ممنوعیت تحصیل دختران اعتماد به نفس و انگیزه آنان را از بین برد. «اکثر هم صنفی های دختر در صنف ما به خودکشی فکر میکنند. همه ما از افسردگی و اضطراب شدید رنج میبریم. هیچ امیدی به آینده نداریم.» جملهای که شاید قلب میلیونها انسان را به درد آورد، اما تاکنون که هیچ تاثیری بر طالبان نداشته است.
با نگاهی به گزارشها میتوان موارد بیشتری را هم دید. «دانشجوی دختر بیست و چند ساله که چهار ماه پس از ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان، اقدام به خودکشی کرد، هرچند زنده ماند»، «دختری که در اولین روز سال جدید مکاتب در ماه مارچ خودکشی کرد. پدرش (نادر) میگوید او نتوانست با بسته شدن مکتبش کنار بیاید»، «دختری در بیست و چند سالگی که میخواست داکتر شود و پس از اینکه اجازه شرکت در امتحان ورودی دانشگاه به او داده نشد، خودکشی کرد.» اینها تنها نمونههای کوچکی از درد و رنج دختران افغان است که بسیاری از این موارد به دلیل ممنوعیتهای رسانهای طالبان حتی رسانهای نشده است.
- تاثیرات اخراج و محدودیتهای شغلی بر زنان
اخراج زنان از مشاغل دولتی و خصوصی از سوی طالبان از دیگر مهمترین عوامل افزایش ناامیدی و افسردگی در میان آنان است. از دست دادن شغل نه تنها به معنی از دست دادن منبع درآمد است، بلکه به از دست دادن هویت و نقش اجتماعی زنان ختم میشود.
مشاغل تحت تاثیر
- بسیاری از معلمان زن از کار اخراج شدهاند و مکاتب دخترانه تعطیل شدهاند.
- زنان شاغل در بیمارستانها و مراکز بهداشتی که نقش حیاتی در ارائه خدمات بهداشتی داشتند، با محدودیتهای شدید مواجه شدهاند.
- خبرنگاران و کارمندان زن رسانهها نیز با اخراج و محدودیتهای شدید روبرو شدهاند.
- بسیاری از زنان شاغل در ادارات دولتی از کار بیکار شدهاند.
تمامی این گروهها در جامعهای زندگی میکنند که حق خارج شدن از خانه بدون محرم را ندارند، چرا که رهبران فربه طالبان در کنج امارتهای خود بهترین غذاها را میخورند و فتوای شرعی صادر میکنند، بدون در نظر گرفتن اینکه فتوا براساس شرایط جامعه باید صادر شود. در انتها، بخش عمدهای از این زنان که زیر شدیدترین فشارهای روانی قرار دارند، فکر خودکشی را در سر میپرورانند.
اخراج مردان و تاثیر بر خانوادهها
علاوه بر زنان، بسیاری از مردان نیز به دلیل بحران اقتصادی و سیاستهای طالبان از کار اخراج شدهاند و به افزایش آمار خودکشی کمک کردهاند، چرا که اخراج آنها باعث افزایش بیکاری و فقر در خانوادهها شده است.
با در نظر گرفتن این نکات، میتوان آسیبپذیرترین گروهها را شناسایی کرد:
- دختران و زنان جوان
دختران و زنان جوان به دلیل محدودیتهای شدید طالبان بر آموزش و اشتغال، یکی از آسیبپذیرترین گروهها هستند. ممنوعیت تحصیل برای دختران و اخراج زنان از مشاغل، این گروه را از دسترسی به فرصتهای تحصیلی و شغلی محروم کرده است. این محدودیتها منجر به افزایش ناامیدی، افسردگی و از دست دادن امید به آینده در میان دختران و زنان جوان شده است. این وضعیت باعث افزایش آمار خودکشی در این گروه شده است، بهویژه در میان کسانی که کمتر از ۲۰ سال دارند.
- وضعیت بد زنان سرپرست خانواده
زنان سرپرست خانواده که قبلا با درآمد خود از خانوادههایشان حمایت میکردند، اکنون با چالشهای جدی اقتصادی مواجه هستند. این زنان که به دلیل مرگ یا اخراج همسران خود مسوولیت تامین خانواده را بر عهده داشتند، اکنون در شرایط بحرانی قرار دارند. افزایش فقر و بیکاری، فشارهای روانی و اجتماعی را بر آنان افزوده و باعث افزایش آمار خودکشی در میان آنان شده است.
- دانشآموزان و دانشجویان
دانشآموزان و دانشجویان، بهویژه دختران، به دلیل تعطیلی مکاتب و دانشگاهها و محدودیتهای تحصیلی، از آیندهی روشن و فرصتهای تحصیلی محروم شدهاند. این محدودیتها منجر به افزایش ناامیدی و افسردگی در میان این گروه شده و آمار خودکشی را در میان آنان افزایش داده است.
- افراد بیکار و فقیر
بیکاری و فقر ناشی از بحران اقتصادی طی سه سال اخیر، افزایش آمار خودکشی در کشور را به دنبال داشته است. افراد بیکار و فقیر که توانایی تامین نیازهای اولیهی خود و خانوادههایشان را ندارند، با فشارهای روانی و اجتماعی زیادی دست و پنجه نرم میکنند. این فشارها منجر به افزایش ناامیدی و افسردگی در میان آنان شده و بسیاری از آنان را به سمت خودکشی برده است.